صدای نفسهایش را می شنوی؟
به گمانم تندتر شده.....
انگاری كه مادری در انتظار تولد كودكش بی تابی می كند.....
تندتر.....تندتر....تندتر....
مادر طبیعت در انتظار تولد بهارش است......
زمان زیادی نمانده......
می توان از هم اكنون صدای شیرینش را شنید.....
می توان بویید.....
و می توان دید.....
امشب موعد تولدی دیگر است.....
ای كاش من و تو نیز لباسی نو به تن كنیم.....
با شمیمی تازه تر ..... رایحه ای دلنشین تر....
و......
روحی كه آماده كندن است از هر چه كهنگی و به جا مانده در پشت سر...
آری لحظه پرواز نزدیك است.....
صدای دهل را نمی شنوی....
آماده شو....